کودکان چقدر می‌خوابند

بچه هم بچه‌های قدیم!!!


وقتی برای زایمان همسرم شمارش معکوس را شروع کرده بودم تصورم این بود که دیگر  شب بیداری و کم خوابی رو به پایان است و زندگی دوباره در مسیر عادی شدن در حال حرکت است. اما چقدر در اشتباه بودیم.

شنیده بودم چند هفته اول تولد، بچه‌ها خوابند مگر آن که گرسنه شده باشند. مخصوصا وقتی پدر و مادران نیز چنین خاطراتی را نقل می‌کردند اما مثل این که نسل بچه‌ها نیز تغییر کرده است، صحبت از این نیست که شبها بیدارند یا روزها. صحبت از این است که بچه‌های امروز اصلا خواب ندارند.

هنوز چشمهایت روی هم نیفتاده که باید برخیزی و چقدر وقتی چرتت با صدای گریه پاره می‌شود، گیج هستی و شاید در ذهنت می‌گذرد که ای کاش..


حال براستی کودکان چقدر باید بخوابند؟

«اين بچه که 17-18ساعت از روز را خواب است؛ ببريدش دکتر! شايد مريض باشد.» اين حرف را اگر درباره يک کودک 3ساله بگوييد، بيراه نگفته‌ايد اما اگر چنين حرفي را درباره يک نوزاد به زبان بياوريد،‌ حرف‌تان کاملا اشتباه است؛ چون نوزادان طبيعي به 15 تا 18 ساعت خواب روزانه احتياج دارند. براي اين‌که با استانداردهاي خواب کودکان آشنا شويد، قبل از هر چيزي بايد بدانيد که نياز طبيعي کودکان به خواب روزانه در سنين مختلف چقدر است...


از تولد تا 1 ماهگي

نوزادان معمولا 15 تا 18 ساعت در روز مي‌خوابند، اما فقط در يک دوره کوتاه 2 تا 4 هفته‌اي. نوزادان نارس بيشتر مي‌خوابند و نوزاداني که قولنج مي‌کنند کمتر. از آنجا که نوازادان هنوز ساعت زيستي داخلي ندارند، الگوهاي خواب‌شان با چرخه روز و شب هماهنگ نيست. در حقيقت آنها اصلا از الگوي خواب خاصي پيروي نمي‌کنند.


از 1 تا 4 ماهگي

در 6 هفتگي نوزاد شروع به هماهنگ کردن ساعت زيستي بدن خود مي‌کند و شما پيدايش الگوهاي منظم خواب را در او خواهيد ديد. در اين زمان، کودک چند بار در شبانه روز و هر بار بين 4 تا 6 ساعت مي‌خوابد و کم‌کم سردرگمي ‌بين روز و شب پايان مي‌پذيرد.


از 4 تا 12 ماهگي

در حالي که ميزان خواب بهينه در اين سن 15 ساعت در شبانه روز است، بيشتر نوزادان تا 11 ماهگي فقط در حدود 12 ساعت در روز مي‌خوابند. ايجاد يک الگوي خواب مناسب براي کودک، در اين زمان، بايد از هدف‌هاي اصلي پدر و مادرها باشد. هر قدر که نوزاد بزرگ‌تر مي‌شود، اجتماعي‌‌تر خواهد شد و الگوي خوابش نيز به بزرگسالان شبيه‌تر مي‌شود. نوزادان معمولا در طول روز 3 بار چرت مي‌زنند که اين تعداد در 6 ماهگي به 2 بار در روز کاهش مي‌يابد. در اين سن يا کمي زودتر، کودک مي‌تواند تمام طول شب را بخوابد. ايجاد الگوي زماني مناسب براي چرت زدن کودک را بايد به زماني که ساعت زيستي او کامل شده موکول کنيد. چرت صبحگاهي کودک معمولا در ساعت 9 صبح است و يک ساعت طول مي‌کشد. چرت بعد از ظهر او بين ساعت 12 تا 2 بعدازظهر است و يک تا دو ساعت طول مي‌کشد و آخرين چرت او بين ساعت 3 تا 5 بعد از ظهر است.


از 1 تا 3 سالگي

در يک سالگي و بين 18 تا 21 ماهگي کودک ديگر صبح‌ها چرت نمي‌زند و فقط يک بار در طول روز مي‌خوابد. کودکان نو پا به 14 ساعت خواب در شبانه ‌روز نياز دارند، اما معمولا فقط نزديک به 10 ساعت مي‌خوابند. بيشتر کودکان هنوز در 21 تا 36 ماهگي به خواب نيمروز نياز دارند که مدت آن بين 1 تا 5/3 ساعت تغيير مي‌کند. آنها معمولا بين ساعت 7 تا 9 شب به تخت مي‌روند و بين ساعت 6 تا 8 صبح بيدار مي‌شوند.


از 3 تا 6 سالگي

کودکان در اين سن هم، بين ساعت 7 تا 9 شب به تخت مي‌روند و بين ساعت 6 تا 8 صبح بيدار مي‌شوند. در 3 سالگي هنوز بيشتر کودکان در نيمروز استراحت مي‌کنند، در حالي که در 5 سالگي کمتر اين کار را انجام مي‌دهند و خواب نيمروزي کوتاه‌تر مي‌شود. معمولا کودک بعد از 3 سالگي نبايد هنوز دچار بي‌نظمي ‌در خواب باشد.


7 تا 12 سالگي

در اين سن با افزايش روابط اجتماعي، مدرسه و فعاليت‌هاي خانوادگي، ساعت خواب شبانه کودک ديرتر مي‌شود، اما هنوز هم برخي کودکان در اين سن ساعت 9 شب مي‌خوابند. اما بيشتر آنها بين ساعت 7:30 تا 10 شب به رخت‌خواب مي‌روند. اگر چه کودکان در اين سن به 9 تا 12 ساعت خواب شبانه روز نياز دارند، ميانگين خواب آنها فقط 9 ساعت است.


مهارتهای کودکان

10 مهارتی که باید به کودک آموخت

برای هوشیار کردن کودکان بهترین راه این است که خطراتی را که در کمین آنهاست را با زبانی قابل فهم توضیح داد.

آموختن روش‌های محافظت از خود، شاید مهم‌ترین کاری باشد که والدین برای فرزندان‌شان انجام می‌دهند؛ حتی مهم‌تر از فراهم کردن خورد و خوراک و پوشاک مناسب.

البته همین‌ مهم‌ترین وظیفه، سخت‌ترین هم هست؛ چون اگر قرار باشد همه خطرات پیرامون کودک را به او توضیح بدهید، این کار آثار روانی نامطلوبی به جا می‌گذارد. در واقع کودک دیگر به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نخواهد داشت و یک احساس اضطراب و ترس همیشگی، با او همراه خواهد بود.

اما اگر از گفتن این خطرات صرف‌نظر کنید، باز هم این کارتان عواقب خاص خودش را خواهد داشت. به گفته کارشناسان، در چنین مواردی باید خیلی حساب شده و منطقی با بچه‌ها صحبت کرد. بهترین راه این است که خطراتی را که در کمین بچه‌هاست با زبانی قابل فهم برای آنها توضیح داد و بلافاصله روش‌های پیشگیری از این خطرات را هم به آنها آموزش داد.

هیچ‌ گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان قصه‌های ترسناک برای آنها تعریف کرد چون این داستان‌ها بچه‌ها را در وحشت و اضطراب رها می‌کند و هیچ راه‌حلی به آنها یاد نمی‌دهد. در این خصوص می‌توان به 10 مهارت مهمی که پدران و مادران وظیفه دارند به فرزند خود آموزش بدهند، اشاره کرد.

1.احساس امنیت

باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.

2.محافظت از بدن خود

3.کمک گرفتن از دیگران در برابر باج‌گیرها

افرادی که از بچه‌ها باج‌گیری می‌کنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با مسوولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باج‌گیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچه‌ها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایل‌شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شوند و این بسیار خطرناک است.

4.گفتن حقیقت

5.مورد قبول قرارگرفتن

اگر فرزند شما مساله‌ای را که او را آزار می‌دهد یا باعث اضطراب او می‌شود برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیش‌پا افتاده بود هیچ‌گاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند چون این کار شما باعث می‌شود کودک کم‌کم مشکلات خود را بروزندهد و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت با شما مشورت نکند.

6.رازدار نبودن

همیشه برنامه‌های تلویزیونی بچه‌ها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق می‌کنند و به کودکان می‌آموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها می‌شود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگ‌تر دور از چشم والدین وجود داشته باشد چون اکثر افرادی که کودک آزاری می‌کنند، به کودک می‌گویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.

7.مهارت " نه " گفتن

برخی والدین به فرزندان خود می‌آموزندکه همیشه باید به حرف بزرگ‌ترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگ‌ترهاست اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواسته‌های دیگران «نه» بگوید چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته‌ بیمارگونه و آزاردهنده‌ای خواهد کرد.

8.مخالفت با تماس بدنی    9.صحبت نکردن با غریبه‌ها     10.قانون‌شکنی

ادامه مطلب را بخوانید


ادامه نوشته

در باب شیردادن

 

روشهاي شير دادن به کودک

مادر تهراني : کامي بيا مي مي

مادر عرب : حسون تعال پستون

مادر لره : گرگعلي بيا گيته بخور

مادر ترک : يتيم گالاسان گل زهرماريني ايچ

مادر شمالي : بشو پستونو بليس عمو هم ببينه


بچه ننه

چرا میگن بچه ننه، نمیگن بجه بابا


مامان، بعله، من مي‌خوام به دنيا بيام، باشه

مامان، بعله، من شير مي‌خوام، باشه

مامان، بعله، من جيش دارم، خب


مامان، بعله، من سوپ خرچنگ مي‌خوام، چشم

مامان، بعله، من ازون لباس خلبانيا مي‌خوام، باشه

مامان، بعله، من بوس مي‌خوام، قربونت بشم


مامان، جونم، من شوکولات آناناسي مي‌خوام، باشه

مامان، بعله، من دوست مي‌خوام، خب

مامان، بعله، من يه خط موبايل مي‌خوام با گوشي سوني، چشم


مامان، بعله، من يه مهموني باحال مي‌خوام، باشه عزيزم

مامان، بعله، من زن مي‌خوام، باشه عزيز دلم

مامان، بعله، من ديگه زن نمي‌خوام، اوا ... باشه


مامان، بعله، من کوفته تبريزي مي‌خوام، چشم

مامان، بعله، من بغل مي‌خوام، بيا عزيزم

مامان، بعله، مامان، بعله، مامان، جونم؟ مامان حالت خوبه؟ آره

مامان، چي مي‌خواي عزيزم، تو رو مي خوام.

 

بابا، بعله من مي‌خوام به دنيا بيام، به من چه بچه، به مامانت بگو

بابا، هان، من شير مي‌خوام، لا اله الا الله

بابا، چته، من ازون ماشين کوکي‌هاي قرمز مي‌خوام، بشین بچه


بابا، اههههه، من پول مي‌خوام، چي ؟؟؟؟ !!!

بابا، اوهوم، منو مي‌بري پارک؟ من ماشينمو نمي‌برم تو پارک، تو رو ببرم؟

بابا، هان، من زن مي‌خوام، اي بچه پررو ... دهنت بو شير ميده هنوز.


بابا، من جيش دارم، پوففف

بابا، درد، من زن نمي‌خوام، به درک

بابا، بلا، تقصير تو بود که من به دنيا اومدم يا مامان؟ تقصير عمه‌ات


بابا، زهرمار، من يه اتاق شخصي مي‌خوام. بشين سر جات بچه

بابا، مرض، منو دوس داري، ها ؟ بابا، بابا، خررر پفففف بابا، خفه

بابا، ديگه چته؟ من مامانمو مي‌خوام، از اول همينو بگو ... جونت در بياد.


ماجرای لپ لپ به زبانی دیگر