اندر وصف تاثیر کتاب بر کودکان
کودکان با کتاب خواندن تجربه زندگی کسب میکنند
کودکی ترسو، بیاستعداد، و دست و پا چلفتی بودم، در یک کلام همه چیز بودم جز یک قهرمان. این سخن كاترينپاترسن، نويسنده شهير كودكان هنگام دريافت جايزه جهانی هانس كريستين اندرسن است.
وقتي نويسنده شدم، ميخواستم براي بچههايي مثل خودم. كه اغلب بيدل و جرئت و ترسو بودند كتاب بنويسم. كودكاني كه به اميد و تشويق نياز دارند.
وی در بخش ديگري از سخنراني خود، كه نشان از مشكلات فراوان دوران كودكي و نوجواني او دارد ميگويد: «بين خواهرها و برادرانم احساس بيگانگي و سرگرداني ميكردم. در آمريكا دور و برم پر بود از بچههاي قلدر، هيچ دوستي نداشتم بجز دوستاني كه از كتابها مييافتم. من آموخته بودم كه كتابها دوستيايي را به آدمها ارائه ميكنند كه زندگي واقعي خود آدمها بنابر محدوديت زمان و مكان نميتوانند ارائه دهند
مارگاريت ماهي برنده جايزه 2006 پرنس كريستين اندرسن نيز مينويسد «من فكر ميكنم هر خوانندهاي به اميد آن لحظهاي زندگي ميكند كه دنياي روزمره اندكي جا به جا شود و راه را براي لطيفههاي تازه و انديشههاي نو و امكانات بديع باز كند تا واقعيت وجود خود را از خلال قدرت كلمهها بيان كند. صدايي در درون ما فرياد ميزند آري واقعيت همين است. من تو را در مييابم» به راستي كه خواندن هيجانانگيز است.
بنابراين خواندن ميانبري است براي پاسخگويي به نيازشناختي فرزندانمان. كودكان با خواندن كتابهاي خوب كسب دانش ميكنند. سرگرم ميشوند لذت ميبرند، همپاي شخصيتهاي داستاني ميخندند، ميگريند، پيروز ميشوند، شكست ميخورند. شاهد مرگ عزيزان ميشوند. و در يك كلام زندگي را تجربه ميكنند و براي رويارويي و غلبه بر تلخكاميها توانمند ميشوند و به آرزوهاي محال خود دست مييابند.
از اين روست كه باید با همه توان سعي كنيم بهترين آثار را براي كودكان و نوجوانان انتخاب كنيم.